تقدیم به تموم کاردرمانگرای خوب و خدوم سرزمینم

[vc_row][vc_column][vc_column_text]

چقدر خوبه صدابشی برای گلویی که نبود امید ، بی صداش کرده
چقدر شیرینه امید باشی ، برای دلی که سالهاست غبار ناامیدی گرفته
چقدر زیباست درد داشته باشی و صدای خستگی هات رو کسی باشه که درمان کنه …
چه قدر می شه میزان کرد لحظه هایی رو که دلی ، بیتاب برداشتن قدم های کسانی می شه که هر قدم برداشتنش می برت تا اوج امید ، عشق و توانستن…
آره درسته نزدیک شدی …
از کسانی دارم حرف می زنم که علم و تخصص رو با عشق و صداقت ترکیب کردن و با تمام وجود برای ایستادن تمام بچه های اینجا ، یاد دادن قدم بردار با توکل به خدا …دست به زانوهات بگیر و یاعلی بگو …
بیرون از اتاق کار درمانی خیلی ها با اشک شوق منتظرت هستند که بهت بگن آفرین تو تونستی راه بری …
از کسانی حرف می زنم که یه روزی اینقدر با سخت کوشی ، با خستگی های توانیابان راه اومدن که خستگی هاشون رو خسته کردن و نشستن روی ویلچر تبدیل به گرفتن واکر و قدم برداشتن شد …
ازهمونایی دارم می گم که شاید خیلی هم دیده نشن و توی خیلی ازجاها اسمی ازشون برده نشه اما …
همه می دونیم که یه رکن اساسی هستن برای تعالی توانیابان تو جامعه …
دیروز المیرا رو دیدم که می گفت : من اصلا راه نمی رفتم و حالا بعد از یکسال دارم با واکر راه می رم …
و با شوقی عاشقانه از چیزی می گفت که رسیدن بهش باعث شده تصمیم بگیره مدرسه رو ادامه بده و ترک تحصیل نکنه …
از ذوالفعلی بگم که روز اول روی یک برانکاربا یک دنیا ناامیدی آمده بود …کسی که از یک حادثه فقط نفس کشیدن رو داشت ، نه تکلمی ، نه حرکتی و نه حتی اراده ای …
حالا امروز راه می ره … مادر رو صدا می کنه ، اشک شوق می ریزه و لبخند می زنه برای فردا …
ازامید سی پی میگم که حالا هر قدمش دنیایی امید هست برای پدر و مادر …
از مریم میگم که تموم دردهاش فقط اینجا شنیده میشه و حس می کنه درمانش توی این اتاق کوچیکه …
جایی که خیلی آدمهای بزرگی منتظرشون هستند که کارهای بزرگتری می کنند …
از کودکانی می گم که روزی آرزوی مادرشون بود بچه شون بتونه بشینه ، پاشو تکون بده ، اما امروز به لطف کاردرمانگرهای کودک ، صدای تاتی کردنشون یه لرزه شیرین و غیر قابل باور رو تو دل مادراشون می ندازه .
آره خودشه این همون نقطه اوجه …
همون عبادته … همون بندگی و رسیدن به لبخند خداست …
اینجا جایی هست برای اجابت …
چرا که نفس های صادق عزیزان خدا که پر از درد هستند گره باز می کنه …
اینجا رمز لبخند توانیابان ، وجود کاردرمانگرایی هست که تموم عشقشون ایستادگی تمام معلولین سرزمینه …
زنده باد زنده کردن امید بچه های ما…
زنده باد شوق …
زنده باد انگیزه شیرین برای فردا
و تو کاردرمانگر عزیز و بزرگوار … تو خود عشقی که دستهات خیلی زیبایی ها رو معنا می کنه …
تو دایرالمعارف خوبی هایی …
خدا شماها رو در این سرزمین پایدار و کوشا بداره …
۲۷ اکتبر روزجهانی کاردرمانی به همه کاردرمانگران دنیا مخصوصا کاردمانگران عزیز سرزمینم مبارک .
تقدیر نوشته : فاطمه عبدالوند

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

نظرات شما
0 دیدگاه ها
Inline Feedbacks
مشاهده تمامی دیدگاه ها
دیگر مطالب
بازدید شهردار منطقه 18 به همراه مدیران شهری منطقه از موسسه رعد الغدیر

بازدید شهردار منطقه ۱۸ به همراه مدیران شهری منطقه از موسسه رعد الغدیر

صبح روز دوشنبه دوم بهمن ماه، دکتر رضا محمدی شهردار منطقه ۱۸ به همراه آقایان هرندی شهردار ناحیه و مهندس مقدم معاونت فرهنگی اجتماعی منطقه و سرکار خانم جمالی مدیر سلامت شهرداری منطقه با حضور در موسسه نیکوکاری رعد الغدیر، از این موسسه بازدید کردند.

مطالعه خبر

پویش هزاران متر مکعب عشق

گامی به سوی هم‌افزایی در حل مسائل اجتماعی
از آنجایی­‌که مصرف غیربهینه انرژی می‌تواند تأثیرات گسترده­‌ای بر وضعیت اجتماعی کشور از جمله افزایش هزینه زندگی خانوارها، آلودگی محیط زیست، آسیب به سلامت عمومی و افزایش هزینه­‌های بهداشت و درمان داشته باشد …

مطالعه خبر