ریشه کلمه Social Entrepreneurship که به کارآفرینی اجتماعی ترجمه شده است به حدود ۱۰ تا ۱۸ سال قبل بازمیگردد.
علیرضا آتشک*
ریشه کلمه Social Entrepreneurship که به کارآفرینی اجتماعی ترجمه شده است به حدود ۱۰ تا ۱۸ سال قبل بازمیگردد. اگرچه در تاریخ نمونههای کارآفرینی اجتماعی پیش از این بازه زمانی ۲۰ سال قبل هم دیده میشود اما کشف ماهیت این کلمه و رویکردهای تخصصی آن به ۱۸ سال قبل بازمیگردد.
کارآفرینی اجتماعی در نگاه اولیه از دو کلمه کارآفرین و اجتماع تشکیل شده است. در همین تحلیل ابتدایی میتوان نوشت که کارآفرین بودن شخص و تسلط به جامعه از ویژگیهای منحصر به فرد هر کارآفرین اجتماعی است.
در برگردان ناقص کلمه Entrepreneurship به زبان فارسی، کارآفرین ترجمه شده که معنای بهتر این کلمه در عنوان «ارزشآفرین» نهفته است. اما بر اساس ترجمه مصطلح در ایران کسی که فارغ از تحصیلات و تخصص بتواند در هر سطح اقتصاد و هر نوع جامعهای بستر اشتغال باثبات ایجاد کند، کارآفرین است. کسی که بتواند از حداقلها، سرمایههای ماندگار و طولانیمدت شغلی با بازدهی منطقی بسازد کارآفرین است. قطعاً اگر کارآفرین را به عنوان عنصر اصلی یک سیکل اقتصاد در نظر بگیریم آنچه که میتواند او را نسبت به سایر ایدهپردازان متفاوت کند اشتیاق برای رویارویی با چالشهای مختلف اقتصادی و ادامه حرکت است. رابرت درازین از بزرگان علم مدیریت و اقتصاد معتقد است «ابداع متفاوتها» از ویژگیهای کارآفرینان است. وی در توصیف ویژگیهای بارز کارآفرینان میگوید: «کارآفرینان چیزی جدید خلق میکنند؛ چیزی متفاوت. آنها ارزشها را تغییر میدهند یا تبدیل میکنند». یوزف شومپیتر اقتصاددان اتریشی در تکمیل ایده درازین، کارآفرین را کسی میداند که میخواهد و میتواند یک ایده جدید یا یک ابتکار را به یک نوآوری موفق تبدیل کند و با استفاده از نوآوری، منحنی احتمال تولید را به سطح بالاتری انتقال دهد. قطعاً منظور شومپیتر از عنوان نوآوری موفق در این توصیف نوآوری منتهی به اشتغال و درآمدزایی است.
شاید مختصر و کامل در توصیف یک کارآفرین بتوان گفت او قادر است تا پتانسیل تجاری یک ابتکار را تشخیص دهد و سرمایه، استعداد و سایر منابعی که آن ابتکار را به یک نوآوری تجاری مناسب بدل میکند، سازماندهی نماید. کارآفرین یا ارزش افزودهساز اجتماعی، در معنای کلان و تخصصی کسی است که با نبوغ، تجربه، آموزش و خلاقیت خود میتواند مدل کسب و کاری ایجاد کند که در نهایت به ارزشآفرینی منتهی شود. حالا در نظر بگیرید اگر شخصی با این ویژگی نسبت به یک مشکل، آسیب و حتی رویداد متفاوت اجتماعی نگاه ویژهای داشته باشد، کارآفرین یا ارزش افزودهساز اجتماعی نامیده میشود. عرصههای اجتماعی کارآفرینی معمولاً شامل مشکلاتی میشود که گروه زیادی از مردم را درگیر کرده باشد مثل آلودگی هوا یا مرتبط با مسائل زیستمحیطی باشد. در نهایت با پرداختن به این مشکلات عرصه اشتغالی ایجاد میشود که همزمان با درآمدزایی زندگی مردم را بهبود میبخشد. در نگاه متفاوتتر بسیاری از کارآفرینان سود قابل توجهی از مشاغلی که ایجاد کردهاند را به خیریهها و سازمانهای مردمنهاد اختصاص میدهند. فراموش نکنیم کارآفرینان اجتماعی معمولاً افرادی هستند که انگیزهها و دغدغههای اجتماعی و کمک به جامعه برای آنها بسیار مهمتر از کسب سود و درآمد بالاست. آنها از پشتوانه و مشارکتهای اجتماعی افراد و حتی دولتها میتوانند برخوردار باشند. من معتقدم کارآفرین اجتماعی کسی است که به خوبی فرصتهای اجتماعی را رصد میکند. دقیقاً به همین دلیل است که فرصتورزی هم معادل ترجمه شده کلمه entrepreneurship است.
بر اساس این تعریف کارآفرین اجتماعی کسی است که از مشکلات جامعه با توجه به توانایی مخاطبان فرصتها را میشناسد و محصولات جدید خلق میکند. او با این رفتار نه تنها مسئولیت حل مشکل را از روی دوش نظام و دولت هر کشور برمیدارد بلکه به چرخش اقتصادی جامعه کمک میکند، از جامعه انسانی کمبهره و نیازمند قشر فعال میسازد و در ادامه این رفتار فعالیتهای بشردوستانه را گسترش میدهد و باعث افزایش سرمایههای اجتماعی و اعتماد میشود. نکته مهم بعدی ویژگی برقراری تعادل چندجانبه در کارآفرین یا فرصت ورز اجتماعی است. کسی که بتواند با کم یا زیاد شدن یک مشکل یا آسیب، قوی یا ضعیف شدن چرخه اقتصادی کشور و کم و زیاد شدن نیازهای جامعه خاص خود، اشتغال را حفظ و گسترش دهد از قدرت انعطاف و ریسکپذیری برخوردار است که همین ویژگی سبب پایداری و حفظ پویایی فعالیتهای او حتی در آشفتهبازارهای اقتصادی خواهد شد. کارآفرین اجتماعی همیشه نسبت به کارآفرینی تجاری چندین قدم تخصصی جلوتر است چون او دقیقاً مثل هر کارآفرین تجاری به چشمانداز و رسالت سازمانی، شناسایی استراتژی، تخصیص منابع، مدیریت سرمایه و مدیریت پروژه برای دستیابی به اهداف مسلط است و علاوه بر همه اینها دانش شناسایی، رفع و تسلط بر مشکلات اجتماعی را هم در اختیار دارد.
در نهایت میتوان انتظار داشت سرمایه یک کارآفرین اجتماعی شغل یا شرکتی را ایجاد کند که نوآور است و با ایدههای نوآورانه مشکلات اجتماعی و حتی زیستمحیطی را حل میکند چون مدیر به این نقطه رسیده است که شیوههای سنتی تجارت و رفع مشکل پاسخگو نبوده و وقتش رسیده که با شیوههای نوآورانه کسب و کار اجتماعی رقم بزند. ضمن اینکه این نوع مشاغل در وهله اول بر روی وجوه جمعآوری شده از مردم شکل گرفتهاند. ریسکپذیری ویژگی دوم شرکتهای اینچنینی است چون کلاً یک کارآفرین اجتماعی در شرایط غیرعادی ریسک میکند و وارد بازار کار میشود پس ریسکپذیری ویژگی شاخص این مشاغل است و به همین دلیل در مورد منافع مالی کمتر نگرانی دارند ولی در مقابل به مزایای اجتماعی و زیستمحیطی بیشتر توجه میکنند چون عمده مسئولیتشان در این عرصه تعریف شده است. یک سازمان کارآفرینی اجتماعی دارای انگیزههای خودمحور است. این سازمانها همچنین میتوانند مانند سایر سازمانها با اتخاذ رویههای سنتی تجارت و عدم مزاحمت در مورد مسائل اجتماعی و زیستمحیطی فعالیت کنند. اما این سازمانها تصمیم میگیرند که مسیری متفاوت را دنبال کنند و از شیوههای تجاری استفاده کنند تا بتوانند تحولات مثبتی در جهان ایجاد کنند. شرکتهای کارآفرین اجتماعی از نظر فرهنگی هوشیار بوده و از مسائل اجتماعی آگاه هستند. بنابراین این سازمانها برنامههای شغلی را به گونهای طراحی میکنند تا بتوانند حداقل برای یک موضوع اجتماعی راهحلی ارائه دهند. این سازمانها نه تنها با هوشیاری اجتماعی کار میکنند بلکه تغییراتی را که ایجاد کردهاند نیز پیگیری میکنند. به عنوان مثال، اپل تصمیم گرفته تمام درآمد حاصل از فروش آیفونهای قرمز را به افراد مبتلا به ایدز اهدا کند. آنها همچنین قصد دارند نسل اول عاری از ایدز را ایجاد کنند.
آنها نه تنها تلاش میکنند بلکه دادهها را در قالب یک گزارش مفصل در وبسایت رسمی خود به اشتراک میگذارند. شرکتهای کارآفرینی اجتماعی برای مقابله با موضوعات اجتماعی به صورت استراتژیک کار میکنند. آنها به دنبال فرصتهایی هستند که مشاغل دیگر معمولاً از دست میدهند. آنها یک برنامه استراتژیک برای مقابله با این مشکل تهیه میکنند و مانند سایر کارآفرینان نیز برای رسیدن به هدف خود سخت تلاش میکنند.
*متخصص در عرصه کارآفرینی اجتماعی معلولان
منبع خبر: روزنامه جوان/ ۳ آبان۱۴۰۰
yun.ir/r13hp7