در گوشهای از شهر شلوغ تهران، جایی میان صدای بوقها و دودها، ساختمانی ساده و صمیمی ایستاده؛ خانهای قدیمی در خیابان جیحون، چهارراه بهنود، پلاک ۱۲۱.
این ساختمان زمانی مأمن مادری از نسل نیکوکاران بود، مادری که روزی در دل همین خانه برای فرزندانش لالایی میخواند و حالا، روح مهربانیاش در دیوارهای خانهاش جا مانده است.
امروز این خانه، به نام “مرکز دندانپزشکان نیکوکار رعد الغدیر” شناخته میشود. خانهای که دیگر جای لالایی نیست، اما هنوز لبخند پرورش میدهد. لبخندهایی از نوعی دیگر، لبخند آدمهایی که درد را سالها به دوش کشیدهاند.
اینجا، در این خانهی قدیمی که بوی چای تازه و مهر مادربزرگ را هنوز میتوان احساس کرد، هر روز از ساعت ۸ تا ۱۴ پزشکانی میآیند که نه به دنبال مزد، بلکه به دنبال معنا هستند.
این خانه میزبان کسانیست که سالهاست در پیچوخم هزینههای درمانی، لبخند را به فراموشی سپردهاند؛ افراد دارای معلولیت جسمی حرکتی که حالا در اینجا، بدون پرداخت حتی یک ریال، از خدماتی چون کشیدن، پر کردن، عصبکشی و روکش دندان بهرهمند میشوند.
بیش از ۲۰ دندانپزشک متخصص، هرکدام با دل و جان، داوطلبانه وقت میگذارند و خالصانه لبخند خلق میکنند.
پزشکی که دلش را به دعای خیر بیماران سپرد
یکی از دندانپزشکان این مجموعه که تمایل داشت ناشناس بماند، با چشمان مهربان و صدایی آرام، میگوید:
“اولین روزی که اومدم اینجا، یه دختر کوچیک با فلج مغزی از شدت ترس گریه میکرد. آخر کار، وقتی با دندونای ترمیمشده رفت بیرون و برام قلب کشید، فهمیدم چرا باید بمونم.”
واقعا نمیدونم چطور حسم رو توصیفش کنم… اینجا که میام، انگار یه بخش گمشده از خودم رو پیدا میکنم. وقتی یه بیمار با شرایط خاص، بعد از مدتها درد، میگه «خدا خیرت بده»، اون جمله از هر پولی که ممکنه دربیاری، سنگینتره.”
جایی برای لبخندهای پر غرور
محمدرضا، مردی ۳۷ ساله با فلج کامل از ناحیه پا، روی ویلچر وارد اتاق درمان شد. دو دندان پوسیده، یک آبسه دردناک، و سالها بیپولی و ناتوانی در درمان. بعد از سه جلسه، او که همیشه لبخندش را پشت لبهای بستهاش پنهان میکرد، برای اولینبار با دهانی پر از روکشهای تازه و بیدرد، خندید.
“من فقط دندونام خوب نشد، غرورم برگشت. الان دیگه روم میشه جلو آینه بخندم.” او این را گفت و دستان همسرش را محکمتر گرفت.
اینجا فقط دندان ترمیم نمیشود، بلکه غرور و امید هم درمان میشود. داوطلبان، که همهشان دندانپزشکانی با سابقه و نامآورند، از اینکه بدون دریافت مزد، عشق میورزند، میگویند که گویی روحشان با هر لبخندی که بر لبان بیماران مینشیند، تازه میشود.
مرکز دندانپزشکان نیکوکار رعد الغدیر، نه فقط یک ساختمان درمانی، که قصهای است زنده از مهربانی انسانها، از همدلی و فداکاری، از آغوشی که برای نیازمندان باز است، بیقید و بیمنت.
و شاید همین است که هر روز از گوشهوکنار تهران و حتی از دیگر استانها، معلولان جسمیحرکتی راهی خیابان جیحون میشوند؛ راهی خانهای که در آن لبخند، رایگان اما بیقیمت است.