[vc_row][vc_column][vc_column_text]
به سلامی پر مهر…
به درد دلی صادق و بی ریا…
و میهمانی ار جنس اشک و عشق…
میخواهم تمام حس خواستنم را به پایش بریزم…
میخواهم میهمان مرحمت شاه طوس شوم…
از هر دری که وارد شویم یقینا میهمان خان رضایت امامی هستیم که ۱۲۰ زائر دلشکسته آستان رئوفیت و رضایتش خوانده…
غمهای زمانه ام که بی حد باشد
یا آب و هوای دل من بد باشد
در تق تق این قطار حل خواهد شد
وقتی حرکت به سمت مشهد باشد…
اینجا …
قطار …
در مسیر قرار…
اصلا رضا جنس نگاهش خریدنی است…
دل داده به مسیریم…
که میکشاند ما را به رضایتی شیرین…
دلم را که رها کنم از
هر طرف راهی خیابانهای شهر تو میشود…
آنجا ک باب المراد عاشقان توست …
بنظرم دنیا از آنجا شروع میشود…
از روزی که تو راشناختم…
آرامش و آشوبم شد،صحن انقلابت…
هر جا به بن بست رسیدم با صدای نقاره های تو امید طلوع کرد
و صدای جاروی خادمینت در صحن ها و نجواهایی در وصفت ،شد دل انگیز ترین موسیقی روحم که رنگی از مهر وایمان به نگاهم می داد…
آقاجان!!!
عیسای شیعیان!!!
من مبتلا ب پنجره فولاد توام…
همه می آیند شفا بگیرند
اما…
من آمده ام که بیمار تو باشم…
اینجا مسیر میانبر رسیدن به خداست…
برای دیدن گالری تصاویر این اردو کلیک کنید
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]