فرصتهای شغلی را از توانیابان نگیریم
اگر سالها تو و دوستانت را نادیده بگیرند خود به خود عادت میکنی دیگر خودت هم خودت را نبینی. کار به جایی میرسد که کلاً زندگی کردن را فراموش میکنی
نازنینرقیه هاشمی
اگر سالها تو و دوستانت را نادیده بگیرند خود به خود عادت میکنی دیگر خودت هم خودت را نبینی. کار به جایی میرسد که کلاً زندگی کردن را فراموش میکنی. حتی فراموش میکنی که نفس کشیدن و زیست داشتن، اقتضائات و ملزوماتی دارد. خودمانیم، میشود در این جامعه زندگی کنی و نسبت به نیازهای مالی و اجتماعیات بیتفاوت باشی؟ میشود وقتی کاری برای انجام دادن و درآمدی برای گذران زندگی نداشته باشی ادعا کنی که داری زندگی میکنی؟ اصلاً آمدیم و کار مناسبی هم وجود داشت، آیا در کلانشهری چون تهران که بهقول خودمان پایتخت است و تمام امکانات رفاهی را دارد میتوانیم ادعا کنیم که بدون دردسر تردد میکنیم؟ شهری که این روزها برای تردد، حتی مطلوب انسانهای سالم هم نیست! صادقانه که به موضوع نگاه کنیم میبینیم این انسانها نیستند که دچار معلولیت میشوند این شهر است که دچار معلولیت و محدودیت است. باور کنیم که معلول اصلی تهران است. متولی اصلی این معلولیت مسئولانی هستند که در پیش پا افتادهترین مورد نتوانستهاند نیازهای اولیه تردد یک قشر خاص توانیاب را مهیا کنند. قشری که خودش از میان تمام محدودیتها و معلولیتهای علنی قد کشیده، ایستاده تا به همه ثابت کند حق زندگی کردن دارد و آماده است برای این حق هزینه بدهد. قشری که مصرانه این روزها حضور اجتماعی و اشتغال خود را تکرار میکند تا مهر تأییدی باشد بر این جمله که «من توان و تخصص آموزش دیدن و کار کردن را دارم اما مسئولان حتی قدرت اشتغالزایی برای من را ندارند.»
هرجا برویم باز سدی برای
ادامه کار وجود دارد
«هیچکس دستمان را نگرفت ببرد جایی که با خیال راحت بتوانیم آموزش ببینیم. هیچوقت هیچ جا شرایط برای انجام دادن کار یا تفریحات ما آماده نبود. حتی وقتی خواستیم علاقهمندیهایمان را در نظر بگیریم و با پیگیری پیش رفتیم به جایی رسیدیم که دیدیم ما خودمان باید پیشقدم اصلاح شرایط برای خودمان و بقیه دوستانمان باشیم اما همه این تلاشها نه تنها خستهمان نکرد بلکه امید به ساختن اتفاقاتی را در وجودمان شکل داد که ایمان داشتیم ثمره خوبی خواهد داد.» اینها حرفهای رامین حسینی توانیاب مشغول به کار در مؤسسه نیکوکاری رعد الغدیر است. اقای حسینی با همسرش مرضیه علیزاده این روزها از فعالان مشغول در مرکز تماس مؤسسهای هستند که همه نبودنها و نبایدها را به بودنها و بایدها تبدیل کردهاند. آقای حسینی میگوید: «حقیقتاً جایگاه و اهمیت حوزه افراد دارای معلولیت را حتی اگر ما نگوییم بقیه میتوانند به راحتی ببینند. مشکلات آنقدر علنی و زیاد است که نیاز به فریاد نیست. ما و رفقایمان کم نیستیم اما همین تعداد را هم تا امروز به راحتی نادیده گرفتهاند. مشکل از مردم نیست مشکل از شهر نیست. این مردم و شهر متولیانی دارند که آنها باید ما را بین قوانینی که وضع میکنند و دستورهایی که اجرایی میکنند ببینند که متأسفانه تا امروز یا کلاً ندیدند یا آنقدر کم بوده که قابل حذف است.» مرضیه علیزاده در تکمیل حرفهای همسرش تأکید میکند: «روزانه تعداد زیادی پروژههای اشتغالزایی در شهر تهران و حتی سطح کشور اجرایی میشود اما یکنفر نیست سؤال کند و مطالبهگر باشد که آقایان مسئول از میان این همه پروژه افتتاح شده، از میان این همه بودجه اختصاص داده شده برای اشتغال چند درصدش ویژه افراد دارای معلولیت است؟ با این حجم از نادیده گرفتن خیلی هنر میکنیم که خودمان دست به زانوهایمان زدهایم، با وجود مشکلات هر روز راهی مرکز تماس مؤسسه نیکوکاری رعد الغدیر میشویم برای اینکه ثابت کنیم جسم ما محدودیت ندارد این ذهن برخی مسئولان است که دارای معلولیت است و ما را نمیبیند!»
وی میافزاید: «ما هرجا برویم با مشکل روبهرو هستیم. از یک پارک محلی گرفته تا انجام خدمات بانکی. جامعه انگار نمیخواهد ما را ببیند و شرایط زندگی و کار ما را درک کند. اگر یک انسان سالم جسمی هر روز با این شرایط اقتصادی باید برای پیداکردن کار تلاش کند ما توانیابان جسمی حرکتی حتی برای زندگی و تردد کردن در سطح شهر باید بجنگیم و این انصاف نیست. در قرن جدید کشورهایی پیشرفته محسوب میشوند که کرامت انسانی از هر قشری از افراد جامعه را حفظ کنند و در نظر بگیرند.»
خودمان یکتنه تمام کمکاریها
را به دوش میکشیم
«حقیقت این است که اگر همه انسانها در اختصاص کوچکترین رویدادهای این کشور سهیم هستند. ما هم هستیم. همه آنهایی که تلاش میکنند ما دیده نشویم، در جامعه حضور نداشته باشیم، این روزها ناچارند موفقیت افراد دارای معلولیت را ببینند، چون خودمان دست یکدیگر را گرفتهایم و مسیر اشتغالی را ریلگذاری میکنیم که میدانیم اگرچه سخت میگذرد اما زمینهساز اشتغال بیشتر و دیده شدن بقیه توانیابان است.»
اینها واگویههای معلولانی است که تلاش و حرکت را به سکون و ایستایی ترجیح دادهاند.
سمیه جباری کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی خوانده است. در همین دوران کرونا آموزش مجازی زبان را به خوبی مدیریت کرده و این روزها همه زمانش را به فعالیت در بخش مرکز تماس مؤسسه نیکوکاری رعد الغدیر اختصاص میدهد. اگرچه زبان و آموزشش را دوست دارد اما زمان حریف او نمیشود. خودش معتقد است آن چیزی که باعث میشود کمتر فعالیت مجازی داشته باشد خستگی یا ناتوانی او نیست، بلکه کم بودن زمان است که اجازه فعالیت بیشتر نمیدهد.
او در تأکید ترویج و حمایت از کارآفرینی اجتماعی میگوید: «نسل افراد دارای معلولیت پیش از ما بسیار سختی کشیدند تا خودشان کاری برای دوستانشان انجام دهند. حالا ما ادامهدهنده همان مسیر هستیم. باید باشیم تا دیده شویم. هرچه بهخاطر نقصها و نبودنها در خانه بمانیم رفته رفته فراموش میشویم. وقتی توانایی آموختن داریم؛ وقتی همه دوستان مثل خودمان تحصیلات دانشگاهی دارند؛ وقتی از عهده هر مسئولیت شغلی به راحتی برمیآییم چرا در جامعه نباشیم؟ ما با شناختی که از شهر و کشورخودمان داشتیم منتظر فرش قرمز نبودیم اما حالا که هستند انسانهای شریفی که محکم پشت ما بایستند و حمایتمان کنند وقتش رسیده که بقیه هم دست از کوتاهیهای مسئولیتی خود بردارند و حمایتمان کنند. حالا که خودمان در مؤسسه رعد الغدیر آموزش دیدهایم و مشغول کار شدهایم لازم است بیایند و از جمع فعال ما حمایت کنند.»
جباری معتقد است در روزگاری که انسانها با توانمندیها و قابلیتهایشان محک میخورند و شرایط کاری سراغشان میآید متأسفانه نگاهها از قشر توانیاب جامعه حذف شده است. وی ادامه میدهد: درست وقتی که ما به خاطر شرایط جسمانیمان باید همه ساعتهای روز را روی ویلچر بنشینیم پس ایدهآلترین شرایط شغلی برایمان مواردی است که ساکن باشیم، اما متأسفانه شرکتها سراغ انسانهای سالم میروند و مجبورشان میکنند که ۸ ساعت از روز را روی صندلی بنشینند و تماس جواب بدهند. وقتی میشود بر اساس توانمندیهای هر فرد شغل مناسبی به او داد چرا مشاغلی که مناسب ماست با بهکارگیری دیگران اشغال میشود؟
محیطی امن برای مهارتآموزی
و اشتغال معلولان
چند نفر از ما در روز تجربه دیدن یک فرد توانیاب در سطح جامعه را داریم؟ چند نفر توانیاب ساکن در محلهمان میبینیم؟ تعداد این عزیزان اصلاً در کشور ما کم نیست، اما متأسفانه شرایط جامعه طوری شکل گرفته که تردد برایشان سخت است و بهجای بیرون رفتن و دیدن و دست و پنجه نرم کردن با هزار و یک مشکل سطح شهر ترجیح میدهند در منزل بمانند. در حقیقت بزرگی و سختی مسئله باعث شده بسیاری از توانیابان کلاً صورت مسئله حضور اجتماعی را از زندگیشان پاک کنند. قشری که میتوانند به عنوان بخش مهمی از نیروی کار جامعه فعال باشند و بر اساس توانمندیهای خاص خودشان مثرثمر واقع شوند متأسفانه در منزل میمانند. نداشتن شغل، نبود زیرساختهای مناسب برای تردد، تنها بخشی از دلایل عدم حضور اجتماعی توانیابان در کشور ما است و حداقل آسیب برایشان مشکلات روحی و جسمی و شرایط بد اقتصادی است.
علیرضا آتشک مدیرعامل مؤسسه نیکوکاری رعد الغدیر معتقد است این مؤسسه به سهم خود تلاش کرده بهشتی هرچند کوچک برای توانیابان کشور بسازد آنهم در شرایطی که این افراد هیچ امیدی به بهبود شرایط اقتصادی و کار نداشتهاند. او میگوید: ما سالها در مؤسسه رعد الغدیر هدفمان را بر آموزش و توانبخشی افراد توانیاب قرار داده بودیم اما چشم باز کردیم دیدیم تعداد زیادی از توانیابان بهرغم آموزشهای تخصصی که دیدهاند به خانه بازمیگردند و متأسفانه اعتماد به اشتغال این قشر در میان فعالان اقتصادی وجود ندارد. این بار با هدف اشتغال این قشر وارد میدان شدیم. حالا مؤسسه رعد الغدیر میتواند اعلام کند پایهگذار اولین مرکز تماس و پیام ویژه افراد دارای معلولیت در کشور است. ما در حال حاضر حدود ۲۰۰ توانیاب را در مرکز تماس خود ساماندهی و مشغول به کار کردهایم و به پشتوانه تجربه کار موفق با شرکتهای مهم امروز به عنوان یک مرکز قابل اعتماد در زمینه کالسنتر ماندگار شدهایم. جالب اینجاست که توانیابان مرکز تماس برخلاف تصور عموم مردم نه تنها در زمینه رایانه آموزش دیدهاند بلکه با هدف بهبود عملکرد، نیروهای این بخش تحت آموزشهای مهارت فن بیان و روانشناسی ارتباط با مخاطب نیز قرار گرفتهاند.
وی میافزاید: در کنار توانیابان بخش کامپیوتر ما زمینهساز اشتغال تعداد زیادی از توانیابان در زمینه صنایع دستی شدیم با این تعهد که اگر آموزشهای حرفهای صنایع دستی را در هر یک از مراکز رعد الغدیر در سطح کشور بیاموزند میتوانند روی خرید ما حساب کنند. ما امروز میتوانیم اعلام کنیم برند رعدجامه حاصل اشتغال توانیابانی است که در هنر خیاطی خبره هستند و با راندمان کاری و کیفی سطح بالا جزو افتخارات مؤسسه به شمار میروند.
آتشک با اشاره به شرایط همهگیری کرونا میگوید: در روزهای سخت شیوع ویروس کرونا که تقریباً بحران اقتصادی تمام صنعتگران و فعالان اقتصادی را متضرر کرد توانیابان مؤسسه ما چون به اتکای مهارتهای خودشان مشغول کار هستند خوشبختانه متضرر نشدند و حتی آمادگی داشتیم که با پروژههای بیشتر زمینه اشتغال افراد دارای معلولیت بیشتری را فراهم سازیم.
وی تأکید میکند: اگرچه تمرکز همه مراکز استانی رعد الغدیر در تهران است اما در حقیقت تمام تلاش همه رعد الغدیریها این است که متناسب با شرایط، تخصص و مهارت هر فرد توانیاب در نزدیکترین مرکز مؤسسه مشغول به کار شود. صادقانه اینکه ما به همه نشدنها و نتوانستنهای عرصه معلولین یک «میشود و میتوانیم» محکم گفتهایم و حالا مسئولان یک همکاری بزرگ در زمینه اشتغال به ما بدهکار هستند. خوشبین هستیم به اینکه اگر تا امروز اتفاقی را رقم زدیم از این نقطه به بعد حمایت و پروژههای کاری انتظارمان را میکشد که هم سبب دلگرمی نیروهای قدیمی و هم زمینهساز حضور و اشتغال توانیابان جدید است.
منبع خبر: روزنامه جوان/ ۳ آبان۱۴۰۰
yun.ir/0u83kf