[vc_row][vc_column][vc_column_text]
انتهای کارگاه خیاطی، آرام مشغول کارش است. چنان جدی کار میکند که فکر میکنی مگر از این جدیتر هم میشود. جلو میروم. یک آجر زیر پایش روی پدال گذاشته و پاهای کوتاه اما پر قدرتش را روی آن میگذارد تا بتواند پدال را حرکت دهد. تند و بیوقفه چرخ میکند. طوری که حرکت دستان کوچک مردانهاش را نمیتوانم تشخیص دهم. جلو میروم. نامش علی است. علی شاهویسیِ ۳۰ ساله کوتاه قامتِ بزرگمنش.
از سال ۸۷ در رعد الغدیر کار میکند. قبل از کار در رعدالغدیر، دکهای داشته که شهرداری جمعش میکند. بیکار میشود و بیکاری آفت جان مرد است. دوستی رعدالغدیر را به او معرفی میکند. میآید و چند ماهی آموزش خیاطی میبیند و بعد مشغول میشود. علی آقا را همه اینجا میشناسند. بزرگ مرد کوتاه قامت مهربان خوشاخلاق.
میگوید: «دیگر هیچجایی برای کار نمیروم. اینجا رو دوست دارم چون همه همکیش خودم هستن. شرایطها مشابهن پس ملاحظه هم رو میکنیم. هم رو درک میکنیم.» شاهویسی رعد الغدیر را جایی میداند که به جسم توانیاب نگاه نمیکند بلکه به توانایی او نگاه میکند. قدرت هر توانیاب را کشف میکند و آن را تقویت میکند، آنچه عکس بسیاری مراکز است. او معتقد است تا پیش از این هرجایی و مرکزی بر آنچه او نمیتوانسته انجام دهد تمرکز میکردند.
میگوید: «کاش تعداد این موسسات و مراکز بیشتر بود. کاش حمایت دولتی از این موسسات بیشتر بود. تعداد توانیابان که نیاز به این مراکز دارن خیلی زیاده. اما تعداد مراکز کم. این مرکز هم که خودگردانه. نمیتونه به تنهایی به این تعداد جوان و نوجوان و کودک رسیدگی کنه.»
شاهویسی ساخت موسساتی بیشتر و بزرگتر و را بزرگترین کمک به جامعه توانیابان میداند و همچنین اضافه میکند: «اگر امکان تاسیس موسسات دیگه نیست، کاش از رعدالغدیر حمایت بیشتر میشد تا تعداد شعب رو گسترش بده و امکانات بیشتر برای پذیرش افراد بیشتر داشته باشه.»
شاهویسی موفقیت موسسه را در این میداند که کمک میکند تا توانیابان خود را بشناسند. میگوید: «آثار هنری که بچهها اینجا خلق میکنن از افراد سالم دیده نمیشه. چون مجموعه به اونها امکان میده که خودشون رو نشون بدن. اینها باید قدر دونسته بشه و تکثیر بشه. الگو برداری بشه. اگر این امکان برای همه توانیابای جسمی حرکتی وجود داشته باشه، دیگه هیچ توانیابی با مشکل اجتماعی مواجه نمیشه.»
علی از رعد ممنون است که به او اعتماد کرده و وسیله در اختیارش گذاشته تا او کار کند و نتیجه کارش را ببیند. این امر به او حس آرامش را هدیه کردهاست.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]